حافظ و شاه شجاع : دوره اول

شاه شجاع مظفری (دوره­ی اول)

پس از شورش فرزندان بر پدر، شاه شجاع فرزند ارشد امیر مبارزالدین وارث حکومت آل مظفر برفارس و نواحی اطراف می‌شود. حکومتی که با وجود نا به سامانی و جنگ و گریزها بیش از 26 سال به طول می انجامد. حافظ بیشتر عمر شاعرانگی خود را با شاه شجاع سپری می‌کند این “شاه ترکان” شعر حافظ نسبش از مادر به ترکان قراختائیان می رسد. شاعر اورا جایی نیز “ابوالفوارس” نامیده است. تقسیم دوران سلطنت شاه شجاع به دو دوره به سبب تغییر و تحولی است که در روش حکومت داری و منش و رفتار وی پدید می آید.حافظ روند این دگرگونی را مرحله به مرحله در شعر خود بازتاب می‌دهد.پایان حکومت محتسب و شروع دوره شاه شجاع نوید و بشارت حکومتی مطلوب را با خود دارد.در مجموع افقی روشن وامید بخش در چشم انداز شاعر جلوه گر می‌شود. از نخستین سروده‌های حافظ که بیانگر شور وشادمانی اوست بی شک این غزل است:

سحر زهاتف غیبم رسید مژده به گوش   که دور شاه شجاع است می دلیر بنوش
شد آنکه اهل نظر بر کناره می رفتند   هزار گونه سخن بر دهان و لب خا موش

 

به صوت چنگ بگوییم آن حکایت ها   که از نهفتن آن دیگ سینه می زد جوش

 

شراب خانگی ِترس ِمحتسب خورده   به روی یار بنوشیم و بانگ نوشا نو ش

 

ز کوی میکده دوشش به دوش می‌بردند   امام شهر که سجاده می کشید به دوش

 

دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات   مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش

 

محل نور تجلی است رای انور شاه   چو قرب او طلبی در صفای نیت کوش

 

به جز ثنای جلالش مساز ورد ضمیر   که هست گوش دلش محرم پیام سروش

 

رموز مصلحت ملک خسروان دانند   گدای گوشه نشینی تو حافظا مخروش