می(،باده،شراب و …) :کاربرد های مختلف آن در شعر حافظ

خمریه سرایی در ادب فارسی قدمت و سابقه ای بس طولانی دارد.رد پای آن را در نخستین سروده های رودکی در طلیعه ی شعر فارسی می توان جستجو کرد آنگاه که در قصیده ای با

مطلع :

مادر می را بکرد باید قربان          بچه ی اورا گرفت و کرد به زندان

 

در 94 بیت نخست به مراحل تولید شراب پرداخته است و پس از آن شرح مفصلی از ویژگی های باده ی ناب را توضیح می دهد و پس از توصیف مجلس باده نوشی البته با حضور پادشاه وقت

سخن را همچنان که رسم زمانه بوده است با مدح وستایش غرایی از سلطان به پایان می برد.

در سروده های دیگر شاعران شراب نیز به نکته ی جدیدی غیر ازین ها بر نمی خوریم  .پرداختن به کیفیت شراب و سخن راندن پیرامون رنگ و طعم و بو وگیرایی باده و همچنین تشریح ظروف

باده نوشی از قبیل :صراحی و پیاله و جام و قدح و..وتوصیف مجالس باده نوشی وبه ویزه شرح حالات  شاعر قبل و بعد از صرف شراب و آداب شراب نوشی وحتی مراحل گوناگون تهیه و

تولید شراب جزء اصلی سروده های خمریه سرایان است والبته همچنان که به درستی در دانشنامه ی حافظ شناسی و حافظ پژوهی آمده است “در خمریه شرط این  است که مضامین

ومعانی که  شاعر می یابد و می سازد و می پردازد لطیف و ظریف و نکته دار باشد وگرنه  بی هنرانه خواهد بود “.

توجه ویژه اغلب شاعران به خمریه سرایی سبب شده است که این مقوله در ادبیات ما جایگاه ویزه بیابد و اغلب شعرا و گویندگان ما در کنار موضوعات گوناگون در شعر خود به این مطلب نیز

بپردازند .در بین شاعران خمریه سرا به نام های بزرگ وآشنایی مانند عنصری ،فرخی ،نزاری قهستانی ، منوچهری وحافظ بر می خوریم.

این بیت سروده حکیم نزاری قهستانی خود می تواندنمونه و شاهدی بر اشتیاق و علاقه ی وافر شا عران ما به مقوله ی خمریه سرایی باشد.